تعبیر رؤیای بچه های پیرسهراب

به گزارش وبلاگ رمزفا، تهران (پانا) - آنها رؤیایی داشتند؛ یک رؤیای کوچک که از نظر خودشان البته بزرگ و دست نیافتنی بود. کوچکی و بزرگی آرزوها برای هرکس یک جور تعریف می شود. رؤیای بزرگ کسی ممکن است رؤیای کوچکی برای شما باشد.

تعبیر رؤیای بچه های پیرسهراب

به گزارش ایران، رؤیای بزرگ بچه های پیرسهراب، گرفتن دیپلم بود و رؤیای محال و دور از باورشان، راهیابی به دانشگاه که خودشان را آنقدر از دروازه درخشان آن دور می دیدند که مانند خیالی دوردست در نظرشان محو شده بود.

پیرسهراب، دهستانی در منطقه دشتکمک چابهار با نوجوانانی که رؤیای دانشگاه را در خواب هم نمی دیدند، امروز دانشجویانی دارد که خودشان به روستا برمی گردند و معلم می شوند. روزی می گفتند اینجا هیچ معلمی نمی ماند چون هر که می آید، می رود، حالا معلمان روستا در خانه خودشان هستند و روزگار کلاس های بی معلم و دانش آموزان بی انگیزه گذشته و اصلاً این پیرسهراب، آن پیرسهراب قبلی نیست که نیست.

آمار قبولی چگونه سیر صعودی گرفت؟

چند سال پیش بود که با بچه های مؤسسه دست کمک به دشتکمک به پیرسهراب رفتم؛ روز اول مهر و بازگشایی مدارس. بچه ها در مدرسه نوسازی شده از سر و کول هم بالا می رفتند و ذوق دیوارهای رنگ شده و آبخوری نو را داشتند. خودشان را به عموحسین می رساندند و با او چاق سلامتی می کردند. عمو حسین بچه ها، حسین علیمرادی عضو گروه جهادی دانشگاه علامه بود و بعدها شد یاور دشتکمک و جان جوانش را هم در همین راه از دست داد و شد شهید راه خدمت.

او شوق آموختن و دست های خالی بچه های پیرسهراب را دیده بود. حیف بود بچه ها در حسرت دانشگاه بمانند و نماندند.

ما به آن مقصد عالی نتوانیم رسید/ هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند فرزاد جدگال، حرف هایش را با این بیت شروع می کند. قبولی 1399 است در رشته آموزش عربی دانشگاه مشهد: من تنها رتبه سه رقمی در جنوب استان را در کنکور سراسری 99 کسب کردم. باید یادی کنم از شهیدحسین علیمرادی که تلاش زیادی برای آموزش بچه های پیرسهراب کرد. حالا ما حسین های کوچک داریم و این راستا را در انجمن فارغ التحصیلان پیرسهراب ادامه می دهیم. انگیزه ما برای ادامه راستا هر روز بیشتر می شد و ما الان همدلی زیادی در انجمن فارغ التحصیلان برای مسائل مختلف داریم و این مسأله ای است که قبلاً کمتر به آن توجه می شد. نتایج قبولی کنکور در منطقه ای که دانش آموزانش روزی رؤیای دیپلم گرفتن داشتند، حالا بیشتر از همیشه بچه ها را امیدوار کرده است. آمار قبولی بچه ها هرسال بیشتر می شود و این راستای است که شروع و حمایت شده و ادامه پیدا می کند.

عمران بلوچ هم از قبولی های امسال است، پذیرفته 1400 علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان شهید باهنر بیرجند: من از خیران متشکرم که در راستا کنکور ما را همراهی کردند. به ما کتاب های تست رساندند که اگر نبودند قبولی برای من و دوستانم سخت می شد. من با این کتاب ها توانستم روش مطالعه خودم را پیدا کنم. این حمایت ها باعث شد هر سال قبولی ها بیشتر شود و امیدواریم این حمایت ها همچنان ادامه پیدا کند.

دسترسی به ساده ترین کتاب ها برای بچه ها عملاً غیرممکن بود چه برسد به کتاب های کنکور. راه دسترسی به نزدیک ترین جایی که می توانستند کتاب تهیه کنند دور بود و سخت. حالا در نظر بگیرید این بچه ها چطور می توانستند در رقابت کنکور حرفی برای گفتن داشته باشند، هرچند که به قول سید ابرار حسینی که از قبول شده های سال های قبل است، بچه ها آن روزها بر سر اینکه کدامشان تعداد درس کمتری بیفتند، باهم رقابت می کردند و حتی امیدی به گرفتن دیپلم نداشتند.

سیدابرار، سال 96 با کسب رتبه برتر علمی گروه ادبیات فارغ التحصیل شده و به بدنه آموزشی استان پیوسته است. او حالا دبیر ادبیات دبیرستان امام علی(ع) پیرسهراب و دبیر انجمن فارغ التحصیلان است: برای من و بچه های دیگر منطقه دشتکمک، گرفتن دیپلم و راه پیدا کردن به دانشگاه یک رؤیای دست نیافتنی بود. من با شرایط سخت و بدون امکانات به دانشگاه راه پیدا کردم. پس از آن بچه های جهادی دانشگاه علامه خیلی کمک کردند و می شود گفت تاریخ آموزشی دشتکمک و بخصوص پیرسهراب به دو دوره ماقبل و بعد آن تقسیم می شود. آموزش در این منطقه متحول شد و درحال حاضر ما داریم با مدارس برتر منطقه و حتی استان سیستان و بلوچستان رقابت می کنیم. قبولی در دانشگاه باعث ایجاد حس خودباوری در بچه های دشتکمک شده است. الان ما در دبیرستان امام علی(ع) پیرسهراب انجمنی داریم به نام انجمن فارغ التحصیلان که متشکل از فارغ التحصیلان سال های مختلف دبیرستان پیرسهراب است که فارغ التحصیلان را با توجه به استعدادی که دارند جهت دهی می کند. بچه ها الان کتاب های کمک آموزشی از مؤسسه دریافت می کنند و قبولی ها هر سال بیشتر می شود و سیر صعودی پیدا می کند.

دخترها خود را در راستا تحصیل پیدا می کنند

بچه ها انگیزه پیدا کرده اند و به آینده امیدوار شده اند. میلاد جدگال یکی از همان دانش آموزانی است که با نگاه به قبولی های امسال امیدوار است خودش یکی از قبولی های 1401 باشد. او که دانش آموز پایه دوازدهم رشته علوم انسانی است، می گوید: من از پایه یازدهم انگیزه زیادی برای کنکور پیدا کردم اما امکانات کافی برای مطالعه نداشتم برای همین مطالعه من برای کنکور اصولی نبود اما در پایه دوازدهم کتاب های آموزشی از طرف خیرین به دست ما رسید. من با تمام وجودم درس می خوانم تا زحماتی که آنها برایم کشیدند جبران شود.

دخترها هم دارند راه خودشان را در راستا تحصیل پیدا می کنند. قبلاً تحصیل دختران تا مقطع دانشگاه چندان در این منطقه مرسوم نبود اما حالا دخترها هم به دانشگاه می فرایند و در این رؤیای دست یافته با پسرها سهیم هستند.

من یک دختر از منطقه دشتکمک هستم که امسال دانشگاه قبول شدم. در منطقه ما دخترها قبل از مقطع دبیرستان به ازدواج فکر می کنند و شرایط خانواده ها طوری است که دخترها در سن پایین صنایع دستی و سوزن دوزی یاد می گیرند و کم کم راستاشان از درس و مدرسه جدا می شود. اما من همیشه دوست داشتم مثل پسرهای مدرسه پیرسهراب ادامه تحصیل دهم و به دانشگاه بروم. این کار در شرایط ما خیلی سخت بود چون دخترها کمتر از پسرها می توانستند امکان ادامه تحصیل داشته باشند. همراهی دانشجویان جهادی و کادر آموزشی مدرسه باعث شد به آنچه که مثل آرزو و رؤیایی دور برایم بود برسم. حالا من به عنوان دانشجو برای محقق شدن رؤیاهای سایر دختران منطقه تلاش می کنم و امیدوارم آنها به آرزوهایشان برسند.

یکی دیگر از دختران قبول شده در کنکور هم این طور می گوید:در واقع کار من خلاف جریان عادی زندگی ام بود. من در آن شرایط باور نکردنی با وجود تمام مشقات و حمایت ها و پشتیبانی مؤسسه و مجموعه قبول شدم. محیطی که ما در آن زندگی می کنیم با محیط شهرهای بزرگ فرق دارد و درس خواندن و وارد دانشگاه شدن کار سختی است. با قبولی ما، کسانی که قبلاً این موضوع برایشان کم اهمیت بود، انگیزه بیشتری برای قبولی در کنکور پیدا کردند. الان خانواده های روستا دوست دارند دخترانشان به دانشگاه فرهنگیان بفرایند و معلم شوند و در مدارس منطقه مشغول به فعالیت شوند.

دیگر دختر قبول شده هم از شرایط سخت درس خواندن می گوید: من عضو خانواده پرجمعیتی هستم. در بلوچستان آخر هفته همه اعضای خانواده دور هم جمع می شوند و خانه خیلی شلوغ می شود و این شرایط مطالعه را برای ما خیلی سخت می کرد. توجه به تحصیل دختران در منطقه ما خیلی کم است و فضای شبانه روزی برای دختران در منطقه ما نیست و حتی کتابخانه عمومی هم وجود ندارد که در آن مکان مطالعه کنیم و این شرایط کار ما را خیلی سخت می کرد. ما گاهی مجبور می شدیم برای مطالعه به خانه فامیل یا حتی انبار خانه برویم. البته کمکی که در برنامه ریزی درسی و مسائل کمک آموزشی به ما شد، خیلی تأثیرگذار بود.

موتور آموختن در منطقه به حرکت درآمده است

مهسا رضایی، مسئول آموزش مؤسسه هم با بیان اینکه سیر پیشرفت و رشد آموزشی در منطقه دشتکمک صعوی بوده است، می گوید: از آن سال هایی که ما فقط با فرستادن کتاب و برگزاری اردوهای دوره ای دوسه بار در سال از طریق دانشجوهای مسلط به تدریس کارمان را شروع کردیم تا به امروز که آموزش آنلاین هم در منطقه راه افتاده، راه زیادی را پیموده ایم. خوشبختانه هرسال توانسته ایم کتاب های بیشتری برای بچه ها بفرستیم و شرایط خیلی فرق کرده است. هر سال قبولی ها رو به افزایش است و این باعث شده موتور حرکت در منطقه به صورت خودکفا باشد یعنی دیگر خیلی نیاز نیست ما به آنجا برویم و از اهمیت آموزش صحبت کنیم. این جو کاملاً در منطقه وجود دارد چون مدارس نتیجه خوب گرفته اند و بقیه هم الگوپذیری می کنند. دبیرستان نمونه منطقه، دبیرستان امام علی(ع) پیرسهراب است که پایگاه ما آنجاست یعنی استادان آنجا اقامت می کردند و دوره ها آنجا برگزار می شد اما همیشه برنامه ها به دبیرستان های دیگر هم اعلام می شد که از کلاس ها استفاده کنند.

رضایی اضافه می کند: ویژگی دبیرستان امام علی(ع) این بود که این فرایند رشد را خیلی سریع تر طی کرد. این چنین شد که منطقه پیرسهراب نمونه شد و بقیه دبیرستان ها در منطقه ها دیگر مثل اورکی از پیرسهراب الگوبرداری کردند. ما بچه هایی را در پیرسهراب داریم که سال های گذشته کنکور قبول شده اند و الان در خود منطقه معلم دانشجو هستند. کادر آموزشی پیرسهراب هم خیلی به مدارس باقی منطقه ها کمک کردند تا شیوه آموزش ارتقا پیدا کند و این همکاری ایجاد شد. از این جهت خیلی شرایط خوبی پیش آمده که مدارس به هم کمک می کنند و جو رقابتی مثبت هم ایجاد شده است.

همه می خواهند نتایج قبولی کنکورشان بیشتر شود. جای خوشحالی دارد که مدارس دخترانه هم به این فرایند پیوسته اند. ما سال های قبل از مدارس دخترانه اصلاً قبولی کنکور نداشتیم. البته ترک تحصیل در دخترها در منطقه بیشتر است و توجه آنها به درس کمتر که خوشبختانه در سفر اخیری که به منطقه داشتیم، وقتی با دخترها صحبت می کردیم متوجه تفاوت فاحشی نسبت به قبل شدیم. دخترها عنوان می کردند که دوست داریم در فلان رشته تحصیل کنیم و این نشان می دهد که اعتماد به نفس پیدا کرده اند و خودشان را باور دارند. این چیزی است که سال های قبل مشاهده نمی شد. ما در حد توانمان توانسته ایم کتاب برای بچه ها تهیه کنیم البته ایده آل این است که هر دانش آموز یک دست کتاب برای خودش داشته باشد اما فعلاً بچه ها کتاب ها را چرخشی استفاده می کنند. مشکل کتاب همچنان وجود دارد و همچنین دغدغه فضای مطالعه هم داریم. یکی از مسائل بچه ها این است که فضای مطالعه ندارند و غیر از یک دبیرستان که شبانه روزی است و سالن مطالعه دارد، بقیه بچه ها در این مورد کم و بیش با مشکل روبرو هستند.

تغییر در نگرش ها تغییر در فضای آموزشی

دلایل فرایند رو به رشد تحصیل در دشتکمک را محمدبخش درخشیده، مدیر دبیرستان امام علی(ع) پیرسهراب این طور عنوان می کند: تأثیرگذاری روی بچه های منطقه پیرسهراب را از چند محور می توانیم مورد بررسی قرار دهیم. محور اول مسأله نگرش است و باورها. شاید فارغ از تأثیرگذاری به لحاظ ساخت فضای آموزشی ایجاد باور در بچه ها خیلی اهمیت داشت. محور دوم، ساخت فضای آموزشی است که کمک زیادی به بچه ها کرده و الان منطقه دشتکمک پایلوت ساخت فضای آموزشی است. محور سوم ارتقای شاخص های آموزشی در منطقه است. ما الان طبق آمار و ارقام نتایج مان به طور کمی خیلی رشد کرده است. در پنج سال اخیر نزدیک به 50 دانشجو معلم تربیت کرد ه ایم که حاصل نگاه مثبت همه کسانی بوده که در این راه تلاش کرده اند. ما معضل اساسی کمبود نیروی انسانی ماندگار در منطقه داشتیم که به این شکل رفع شده و اگر این فرایند رو به رشد ادامه پیدا کند، خصوصاً در مدارس دخترانه شاید در عرض پنج سال بعد به جایی برسیم که بتوانیم بگوییم اصلاً مشکل نیروی انسانی نداریم.

تشکیل انجمن فارغ التحصیلان هم از جمله دیگر دستاوردهایی است که در حال حاضر به صورت کاملاً حرفه ای در سطح منطقه فعالیت می کند. موضوع بعدی بحث آگاه سازی است. درحال حاضر نوعی روحیه مطالبه گری در مردم ایجاد شده است. مردم مطالبه گری اصولی را یاد گرفته اند و خوشبختانه این جریان در منطقه ها مختلف وجود دارد.

بچه ها حالا می دانند چه می خواهند. دیگر خواسته هایشان فقط یک رؤیای دور از دسترس نیست که بعد از مدتی کنج فکر شان غبارگرفته و کدر شود و رنگ فراموشی به خود بگیرد. آنها در روزهای تب دار دشتکمک و شب های پرستاره و خیال انگیزش، رؤیاهایشان را مرور می کنند و آنها را می پرورانند.

رؤیاها جان می گیرند و پا درمی آورند و به سمت دانشگاه حرکت می کنند. دست می شوند و می نویسند. چشم می شوند و نگاه می کنند. گوش می شوند؛ گوش های مشتاق. فکر می شوند و فرامی گیرند. این، تعبیر رؤیای زیبای آنهاست.

منبع: خبرگزاری پانا

به "تعبیر رؤیای بچه های پیرسهراب" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تعبیر رؤیای بچه های پیرسهراب"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید