یادداشت، چرا به تئاتر می رویم
به گزارش وبلاگ رمزفا، خبرگزاری خبرنگاران- همواره این سوال ذهنم را به خود مشغول می کرد که چرا به دیدن تئاتر می رویم در ابتدا باید به این نکته اشاره کنم هنر نمایش از زمان ارسطو و افلاطون از یک سوء تفاهم عظیم رنجی فراوان برده است وآن اینکه تئاتر ویژه فرا دستان و عظیمان است و این نخبگان و اندیشمندانند که باید به تئاتر بروند نه افراد مستمند و عادی. هنر نمایش اگر چه نخبه گو و نخبه گزین است اما هیچگاه فرو دستان و طبقات ضعیف جامعه را فراموش ننموده و حتی همواره با آنها پیوندی ناگسستنی و ارتباط مستمر داشته است . تئاتر همواره و در همه زمانها درد دردمندان را بازگو نموده و مسائل را در غالبهای مختلف و متفاوت به نمایش درآورده است . تئاتر هنر مردم است و مردم به دلیل پیمان مهرآمیزی که با تئاتر بسته اند حمایتگر این هنر ناب بوده اند .
تماشاگر تئاتر آنقدر با این هنر زیبا نقش کارساز و موثر دارد که یکی از عناصر سازنده و از پایه های تئاتر محسوب می گردد . تماشاگر تئاتر همچون نویسنده - کارگردان و بازیگر در شکلگیری این رویداد مهم هنری نقش موثری دارد و ما هرگز بدون حضور تماشاگر تئاتری نخواهیم داشت پس به تئاتر می رویم تا به تعالی و تجلی برسیم و به قول ارسطو پالایش و تصفیه نفس شویم .
اما به قول برتولت برشت نمایشی که نتوان در آن خندید باید به آن خندید پس به تئاتر می رویم تا پالوده و پاکیزه نفس شویم . تطهیر و درونی شویم و دریابیم که چگونه تاریخ و تفکر بشر بر یک پاشنه نمی چرخد از برشت تا بکت واز اوریپید تا زولاوینسکو این سخن همیشگی تئاتر بوده است . به تئاتر می رویم تا به خانه همسایه سرک بکشیم تا دریابیم درآنجا چه می گذرد و از این زندگی واقعی یا حتی فراواقعی عبرت بیاموزیم .
هر صحنه ای اتاقی است که تماشاگر را به حضور دران مکان به تماشا دعوت می نماید تا برای او از دنیای پیرامون خود سخن به میان اورد .
اگر تماشاگر به دیدن تئاتر نرود هنر نمایش در شب اولین اجرا می میرد . پس به تئاتر میرویم تا تئاتر را زنده کنیم و ارزشهای آنرا پاس بداریم واز آفرینندگان آن تقدیر کنیم تئاتر با مردم ارتباط تنگاتنگ دارد و اساسا تماشاگر عنصر خلاق و آفرینشگر ان است .
تئاتر با تماشاگر زنده است و بدون حضور او معنا و مفهومی نخواهد داشت .
برای این قدم در سالن نمایش می گذاریم که با تئاتر درآمیزیم و با آن همدل و همصدا شویم .
می رویم تا سرود یکی بودن را سر دهیم و از همسو شدن حرف بزنیم به تئاتر می رویم تا نقطه قوتی باشیم برای اعتلای فرهنگ و هنر نمایش ما با این دلیل به دیدن نمایش می رویم که با این باور و عقیده هستیم که تئاتر هم جزئی از زندگی ماست و تا حد زیادی با افکار و آرمانهای ما مطابقت دارد .
به تئاتر می رویم چراکه تئاتر حقیقتجو و حقیقتگر است و اندیشه و روح والایی دارد .
صداقت و درستی از ارزشهای جدانشدنی هنر نمایش است و این در حالی اتفاق می افتد که دنیای پیرامون ما پر از تظاهر ریا و دورنگی است .
اما تئاتر و هنر نمایش از این عیوب مبرا هستند . من تصور می کنم که بسیاری از ما به خاطر این به دیدن نمایش می رویم که نمایش را بعنوان هنری ارضا کننده برای خواسته ها پاسخگویی ها - بازشناسی - حادثه جویی و امنیت خویش می شناسیم .
اما بزرگترین مبارزه برای من درمقام یک تماشاگرمتعادل کردن اوضاع است تاآن که بتوانم نزدیکی خود رابه حدی برسانم که باعمل روی صحنه همانندی عاطفی پیداکنم ودرعین حال ان قدرازآن عمل جداباشم که بتوانم دوباره آنچه که احساس می کنم وانجام میدهم به داوری بنشینم . چنین شرطی برای تماشگران تئاترموجوداست اما احتمالا برای بسیاری نیزوجود دارد وانها کمال لذت راازتئاترمی برند وبا رضایت ازسالن خارج می شوند. اما نباید ازاین نکته غافل باشم که در کنار تماشاگران وفادار قدیمی تئاتر نسل جوان هم خودنمایی می نماید . حال که تئاتر کشور به مرحله ای رسیده که می توان با نگرش دقیق به همه عوامل با بازنگری و بازاندیشی درآن حیاتی ثمر بخش را تجربه کرد بر همه دوستداران این هنر شریف و انسانساز واجب است که در کنار کار عملی و علمی صحنه با روشنگری و بی پروایی ریشه های غفلت و فرصت طلبی در عرصه این هنر ارجمند و والا و بی همتا بخشکانند و افکار و اندیشه های جدیدی را پیش روی علاقمندان و نو اندیشان قراردهند .
تهیه و تنظیم : محمد چهاردولی خبرنگار وبلاگ رمزفا
منبع: خبرگزاری آریا